دل نوشته های عاشقانه

اگر که عشق؛ راز هستی است ،تو راز نه ... که عشق هستی و تمام هستی ام تویی

دل نوشته های عاشقانه

اگر که عشق؛ راز هستی است ،تو راز نه ... که عشق هستی و تمام هستی ام تویی

دلـم

یک مـزرعــه مـیخـواهـد

یک تـو

یک من

و گندم زاری طلایـی رنگ

کـه هــوایـش آکنده بـا عطر نفـس هـای تـو بـاشد...

نظرات 2 + ارسال نظر
محمد عجیب شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:10 ب.ظ http://pantaloon.blogsky.com/

دلم مترسکیست که وسط مزرعه با کلاغان اواز میخواند

محسن یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:10 ب.ظ http://roga.blogsky.com/

نوشته جالبی بود!
احساس میکنم کمی شبیه من مینویسی! منم دل نوشته هامو با احساسی که تو باهاش مینویسی، مینویسم.
منم آپم. خوشحال میشم بیای پیشم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد