دل نوشته های عاشقانه

اگر که عشق؛ راز هستی است ،تو راز نه ... که عشق هستی و تمام هستی ام تویی

دل نوشته های عاشقانه

اگر که عشق؛ راز هستی است ،تو راز نه ... که عشق هستی و تمام هستی ام تویی

احساسم در کلمات جا نمیشود

ای کاش بودی
می بوسیدمت...

ثانیه ها با گذشتن خود تنها یک چیز را به من می فهمانند

آن هم طولانی شدن غم ندیدنت . . .

باور کن!
کار من نیست ،
کار ِ دِل است ...

 دِلَم
جایی میان ِ نَفَس هایَت
گیر کرده است ...

گاهی دلم تنگ تو میشود !

به تمام دلایلی که تو نیستی !

به اجبار آرام میگیرم ...

چه اجبار تلخی !

ایـن اشک هـا از قلبیست

که شبیه دخترکی لجبــاز فقط تـو را می خواهـد

و از بـازی با خاطرات خسته شده . . .

سرخی  چشمانم ..

از رقص باد در میان پلکهایم نیست

شاید از اشکی باشد که هنگام ِ نیـامدنت

از چشمانم سرازیر شد ..

کاش میدانستی لحظه ها بدون حضور تو چه ناشکیباست.

صدایت در گوشم زمزمه میشود

و نگاهت در ذهنم مجسم

ولی من تو را میخواهم

نه خیالت را.....

تمام اصول دنیا بر دروغ پایه گذاری شده است


و هیچ حقیقتی وجود ندارد

تنها حقیقتی که بر آن باور دارم

" نبودن توست "

بالا بـروی ؛

پـایـین بیـایی ...

بی فایـده است ؛

من تو را هـمیـنجا ،

میـان بازوانـم میـخواهم ... !