-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 10:47
چند روز که دلم می گه عاشق تو شدم دیگه فقط می ترسم که بگی خسته شدم از تو دیگه حس می کنم که این روزا بد جوری عاشقت شدم نه عادته نه یک هوس برام شدی مثل نفس
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 08:18
دیشب وقتی چشمهام رو روی هم گذاشتم تصویر تو در ذهنم نقش بست اما تار بود.... درست نمی دیدم... دیشب دلم برات تنگ شده بود... دلم همیشه برات تنگه... دیشب گوشه چشمام به یادت تر شد.... دیشب دلم یه سوزش عجیبی داشت... دیشب دلم هواتو کرده بود.... دیشب... اما تو نبودی....
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 15 مردادماه سال 1390 22:29
این حوصله رفته دیگر عذاب می شود . تو نیستی و من ... بالا می آورم تمام هوایی را که بی تو نفس کشیدم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 15 مردادماه سال 1390 09:03
بازم شادی و بوسه ، گلای سرخ و میخک میگن کهنه نمی شه تولدت مبارک تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا وجود پاکت اومد تو جمع خلوت ما تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز از آسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا یه کیک خیلی خوش طعم، با چند تا شمع روشن یکی به نیت تو یکی از طرف من الهی که هزارسال همین جشنو بگیریم به خاطر و جودت به...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 14 مردادماه سال 1390 21:33
روز تولدت شد و نیستم اما کنار تو کاشکی می شد که جونمو هدیه بدم برای تو درسته ما نمیتونیم این روز و پیش هم باشیم بیا بهش تو رویامون رنگ حقیقت بپاشیم میخوام برات تو رویاهام جشن تولد بگیرم از لحظه لحظه های جشن تو خیالم عکس بگیرم من باشم و تو باشی و فرشته های آسمون چراغونی جشنمون، ستاره های کهکشون به جای شمع میخوام برات...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 14 مردادماه سال 1390 19:43
منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم در چشمانت خیره شوم دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم سر رو شونه هایت بگذارم.... از عشق تو.....از داشتن تو... اشک شوق ریزم منتظر لحظه ی مقدس که تو را در آغوش بگیرم بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم و با تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم آری...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 14 مردادماه سال 1390 15:37
بیا بنشین کفش هایت را به برف و شانه هایت را به من بسپار . سفره ام دست های تو را کم دارد ...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 14 مردادماه سال 1390 14:34
گاهی آنقدر دلم پر میشود که حتی زمزمه ی نامت بغض همیشگی ام را میشکند گاهی دلم آنقدر پر میشود که خاطرات تورا در آغوش می گیرم و چشمانم هی خیس میشوند... از نبودنت...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 14 مردادماه سال 1390 13:44
تو همیشه در یاد من آسمان به آسمان، کوچه به کوچه رویا به رویا. هر جایی که می نگرم با منی. اما ... دلم برایت تنگ می شود!!!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 14 مردادماه سال 1390 09:58
گاه دلتنگ می شوم دلتنگتر از همه دلتنگی ها گوشه ای می نشینم و حسرت ها را می شمارم و باختن ها را، و صدای شکستن ها را... نمی دانم من کدام امید را ناامید کرده ام و کدام خواهش را نشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که این چنین دلتنگم. دلتنگم، دلتنگ...!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 23:37
نفس می کشم نبودنت را نیستی هوای بوی تنت را کرده ام می دانی پیرهن جدایی ات بدجور به قامتم گشاد است به همه ی زوج های خیابان های بارانی و کوچه های پاییزی حسودی می کنم ... گرما زده می شوم ، تو را کم دارم سرما میخورم ، تو در خونم پایین آمدی ... تو نیستی آسمان بی معنیست حتی آسمان پر ستاره و باران مثل قطره های عذاب روی سرم...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 23:03
وقتی کسی رو دوست داری. حاضری جون فداش کنی حاضری دنیا رو بدی فقط یک بار نگاهش کنی. به خاطرش داد بزنی.به خاطرش دروغ بگی رو همه چیز خط بکشی حتی رو برگ زندگی. وقتی کسی تو قلبته حاضری دنیا بد باشه فقط اونی که عشقته عاشقی رو بلد باشه. قید تموم دنیا رو به خاطر اون میزنی خیلی چیزا رو می شکنی تا دل اون رو نشکنی. حاضری که بگزری...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 11 مردادماه سال 1390 18:30
امشب دلم میخواد هر لحظه عشقم رو تازه کنم و به یار همیشگیه لحظه هام بگم که چقدر دوستت دارم و تا ابد عاشقت خواهم بود... ای عشق عزیزتر از جانم و ای یار نزدیک تر از روحم، برای همیشه تو را میخواهم و میخواهم که تا آخرین لحظه در کنارم بمانی و بدانی که من به تو نیاز دارم... نیاز دارم که تو باشی تا من عشقم را به پای تو بریزم و...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 مردادماه سال 1390 21:12
پیداست غم عشق تو از رنگ نگاهم سوگند به چشمان تو حاشا شدنی نیست بی مرحم اعجاز نگاه تو عزیزم این کهنه ترین زخم مداوا شدنی نیست بعد از تو نبندم دل به ... اری عشق دگری در دل من جا شدنی نیست باور بکن این زندگی اندر منظر من بی منظر چشم تو زیبا شدنی نیست افسرده ترین است دلم بی تو بهارا این باغ خزان دیده شکوفا شدنی نیست یخ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 مردادماه سال 1390 10:45
شبا از فرط تنهایی دلم به دلتنگی گرفتارم روزا هم غرق تشویشم عجب روز و شبی دارم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 9 مردادماه سال 1390 21:59
مینویسم باران تا که از شوق نوشتنهایم نبض بیدار گل سرخ به پرواز آید و قناری بال دربال هوا بگشاید مینویسم از عشق تا افق پر بکشد ازنفس پنجره ها مینویسم مهتاب تاشب ازشوق وصالش به تمنای نگاه آسمان درآید مینویسم مینویسم با تو خواهم ماند تا لحظه پرواز ...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 9 مردادماه سال 1390 19:16
اشکهایم را برایت نامه می سازم و می گویم که قلبم جایگاه توست تویی تنها امید من برای ماندن و بودن تویی تنها پناه این تن رنجور بیا بامن بخوان این بغض بی پایان مرا از رنج این تنهایی ممتد رهایم ساز
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 9 مردادماه سال 1390 10:40
حس بودنت در دوردست ها ، به من شوق زندگی میبخشد، اما دوریت ! اینجا، همینجا آزارم میدهد، تو کجای زندگی من هستی که با تلنگری آرام و با چشمکی آشوبم میکنی ...؟
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 تیرماه سال 1390 15:01
برایت آسمانی خواهم کشید پر از ستاره های همیشه نورانی تو در کنار من روی ابرها من غرق آنهمه مهربانی
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 تیرماه سال 1390 15:01
حقیر واژه های من برای وصف خوبیهات یادم می مونه نازنین همیشه مهربونیات یادم می مونه لحظه ای که با تو آشنا شدم همون روزای خوبی که من با تو همصدا شدم یادم می مونه تیک تیک اون ساعت شماطه دار شوق به تو رسیدنو دلهره وقت قرار یادم می مونه اون چشات که غربت منو شکست همون دلی که با دلم یه عهد عاشقونه بست یادم می مونه قصه...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 28 تیرماه سال 1390 11:49
باران من ، روزی باریدی بر تن خسته من ، قلب من شد عاشق تو! همیشه چشم به راهت مینشستم ، این شده بود کار هر روز من که حتی قبل از آمدنت در زیر باران بی قراری خیس میشدم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 28 تیرماه سال 1390 11:46
هنوز هم دلم تنگ می شود برای محض حرف زدنت و برای تکیه کلامهایت که نمی دانستی فقط کلام تو نبود من هم به آنها ... تکیه داده بودم!