-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 مهر‌ماه سال 1395 11:35
اینکه میان دستانت لحظه ای چشمهایم را ببندم و دنیا به صدای سکوت نفسهایت فرو رود نمی دانی چه هیجانی دارد
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 23 آبان‌ماه سال 1394 10:35
دلتنگ شده ام نمیدانم ! شاید برای تو یا شاید برای دیروزهایی که باتو گذشت از ایـــــنجا صدایت میـــــکنم ! تو از آنــــــجا بغلم کن ! دلــــم گرفــــته
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 16 آبان‌ماه سال 1394 09:18
عشق چیست ؟ جز آنکه زن همدمی باشد برای مرد و مرد تکیه گاهی برای زن یعنی فهم و اجرای این نیم خط ، آنقدر سخت است که همه تنهایئد؟
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 2 آبان‌ماه سال 1394 19:44
به یک جایی از زندگی که رسیدی می فهمی که رنج را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را می برد و از میانشان می گذرد از بعضی آدم ها بگذری و برای همیشه تمامشان کنی
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1394 10:04
چقدر تلخ است که بدانی بیهوده انتظار می کشی و فقط برای اینکه باورت ته نشین نشود باز هم منتظر بمانی با این تعبیر معصومانه که مگر ممکن است که او نیاید...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1394 22:41
هوای دو نفره این روزها می طلبد که تنها نباشی دستی را بفشاری سینه ای را گرم کنی در آغوشی گم شوی محو شوی در عشقی پایدار
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 تیر‌ماه سال 1394 23:47
کاش امشب باران ببارد تا شسته شوم از تنهایی ، رنج ، غم کاش اشکهای آسمان با اشکهایم گره بخورند تا آدمکان پوشالی سرزمین من نبینند دلتنگی ام را بی کسی ام را کاش امشب باران ببارد تا قطره قطره پاک کند عشق بی حاصل این سالهایم را
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 تیر‌ماه سال 1394 23:10
فردا کودک تا ابد نداشته ام را در آغوش میکشم تو را نشانش می دهم و می گویم ببین در تمام آرزوهایم او پدر تو بود کسی که از ما شدن ترسید
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1394 11:19
" دوستت دارم " حرف ساده ایست هم گفتنش آسان است هم شنیدنش اما ... فهمش ساده ترین دشوار دنیاست
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1394 18:23
برای دلتنگی هایــم برای دغدغـه های خـودم برای شانه ای که تکیه گاهــم نیست ! برای دلی که دلتنگم نیست ... برای دستی که نوازشگر زخـم هایم نیست ... برای خودم می نویسـم ! بمیـرم برای خودم که اینقدر تنهاست !.!.!.!
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1394 11:35
وقتی دلت خسته شــد ، دیگر خنده معنایی ندارد ... فـقـط می خندی تا دیگران ، غم آشیانه کرده در چشمانت را نـبـیـنـنـد ! وقتی دلت خسته شــد ، دیگر حتی اشکهای شبانه هـم آرامت نمی کنند ... فـقـط گریه می کنی چون به گریه کردن عادت کرده ای ! وقتی دلت خسته شــد ، دیگر هیچ چیز آرامت نمی کند به جز دل بریدن و رفتن ...!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1394 22:57
" رفتن " ! رفتن که بهانه نمیخواهد ، یک چمدان میخواهد از دلخوریهاى تلنبار شده و گاهى حتى دلخوشیهاى انکار شده ... رفتن که بهانه نمیخواهد وقتى نخواهى بمانى ، با چمدان که هیچ بى چمدان هم میروى ! " ماندن " ! ماندن اما بهانه مى خواهد ، دستى گرم، نگاهى مهربان، دروغهاى دوست داشتنى، دوستت دارمهایى که مى...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1394 23:25
آدمی که دوستت دارد خیلی زود برایت عادی می شود حرفهایش ، دوستت دارم هایش و توخیلی زود کلافه میشوی از بهانه هایش،اشکهایش، دلتنگی هایش و چون تصور میکنی که همیش هست همیشه دوستت دارد هیچ وقت نگاهش نمیکنی نگرانش نمیشوی برای از دست دادنش نمی ترسی اما او هم آدم است روزی که کارد به استخوانش برسد میگذارد و می رود احساسی به من...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 28 فروردین‌ماه سال 1394 21:15
دلت تنگ یک نفر که باشد تمام تلاشت را که بکنی که خوش بگذرد ولحظه ای فراموشش کنی فایده ندارد ... تو دلت تنگ است دلت برای همان یک نفر تنگ است تا نیاید تا نباشد هیچ چیزدرست نمی شود
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1394 11:52
" زندگی " معنی پیچیده ای ندارد ! همین که " تو " باشی . . . این ، تمام زندگی است ...!!!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1393 19:10
50 سال بعد من با دستی لرزان تو با گیسی سفید این روزها را حسرت خواهیم خورد که چرا در مه ماندیم که چرا روزگار ما را بازی داد از بازیهای روزگار سردمان بود اما گرم نکردیم رویای ما شدن را
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 24 دی‌ماه سال 1393 16:58
دلــم خـیـلــی بــیــشــتــر از حـجـمــش پـــُر اســت ؛ پــُـر از جــایِ خــالـیِ تـــو پــُـر از دلــتــنـگی بـرای نگــاهِ تـــو پــُـر از خــاطـراتِ قــدم زدن در کـوچــه پــس کــوچـه هـــای شــهـر بـا تـــــو پــُـر از تــــــو ...!!!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 19 دی‌ماه سال 1393 08:40
خوبِ من ، هنر در فاصله هاست ... زیاد نزدیک به هم می سوزیم و زیاد دور از هم یخ می زنیم . تو ، نباید آنکسی باشی که من میخواهم ، و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی . کسی که تو از من می خواهی بسازی یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت . من باید بهترین خودم باشم برای تو و تو باید بهترین خودت باشی و بشوی برای من .... خوب ِ من ،...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 دی‌ماه سال 1393 18:15
تمام نیاز من دست هایی است که از داشتنشان بی نصیبم خدایا ... خواهش زیادی است ؟!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 دی‌ماه سال 1393 11:01
ساعتی را که رفتار تند عقربه هایش دیروز کنار تو طاقت نداشتم امروز خواب مانده است
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 5 آذر‌ماه سال 1393 22:49
میدانی؟ هربار که می ایستم هربار که زندگی میگذرد هربار...هربار... یادم می افتد هنوز چقدر حرف های نزده داریم... چقدر من چقدر تو هنوز کنار هم ننشسته ایم و ... راستی! اینجا چقدر جای تو خــــــــــــــالی ست...
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1393 22:57
از یه جایی به بعد . . . مرض چک کردن موبایلت خوب میشه حتی یه وقتایی یادت می ره گوشی داری دیگه دلشوره نداری که گوشیتو جا بذاری یا اس ام اسی بی جواب بمونه از یه جایی به بعد . . . دیگه دوس نداری هیچکس رو به خلوت خودت راه بدی حتی اگه تنهایی کلافه ات کرده باشه از یه جایی به بعد . . . وقتی کسی بهت می گه دوست دارم لبخند میزنی...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 آبان‌ماه سال 1393 18:24
کاش می شد که برگردی و ببینی که چشمانم چگونه تقاص تمام بی خیالیهایت را پس می دهند
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 آبان‌ماه سال 1393 17:18
برای من این ساعت هــا جــور خاصی میگذرنــــد ... نمی دانــی ! هیچ کس نمی دانــد ! پشت نبودن هـــای تــو زمان چـــه بی رحمانه نبضش می زند ...!!!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 30 مهر‌ماه سال 1393 17:35
امان از این بوی پاییز و آسمان ابری ! که آدم نه خودش می داند دردش چیست و نه هیچ کس دیگری ... فقط میدانی که هر چه هوا سردتر می شود دلت آغوش گرمتری می خواهد ...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 26 مهر‌ماه سال 1393 08:56
زندگیست دیگر! همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست، همه سازهایش کوک نیست! باید یاد گرفت با هر سازش رقصید، حتی با ناکوک ترین ناکوکش... اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن! حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد... به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند، به این سالها که به سرعت برق می گذرند....
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1393 11:04
چه دلم دلگیر است … و چه دلم دلتنگ است … و نگاهم خـوش یک خـاطـره است … خوش آن سوی نگاهی که به من امید داد .. کــاش مـی بـودی … دل من جای تو را می بیند… اشک هایم جاریست، که چه جایت خالیست …
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1393 10:00
تابستان ! حالا که داری تمام می شوی بگذار بگویم که روزهای گرمت سرد گذشت
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1393 09:53
از اینجا که من هستم تا آنجا که تو هستی وجب به وجب دلتنگتم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1393 17:54
زندگی یعنی بخند هر چند که غمــگینی ببخش هر چند که مسکیــنی فراموش کن هرچند که دلــگیری اینگونه بودن زیباست هرچـــــنــــد که آسـان نیست