دل نوشته های عاشقانه

اگر که عشق؛ راز هستی است ،تو راز نه ... که عشق هستی و تمام هستی ام تویی

دل نوشته های عاشقانه

اگر که عشق؛ راز هستی است ،تو راز نه ... که عشق هستی و تمام هستی ام تویی

گاه دلتنـگ می شوم


دلتنـگتر از تمام دلتنگـی ها


 حسرت ها را می شمارم


 و باختن ها


 و صدای شکستن را ...


 نمیدانم من کدامین امید را نا امید کردم


 و کدام خواهش را نشنیدم


 وبه کدام دلتنگی خندیدم  


 که چنین دلتنگم

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد عجیب پنج‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:07 ب.ظ http://pantaloon.blogsky.com/

یاد حکایت شازده کوچولو افتادم :
شازده کوچولو : سلام
میخواره : سلام
شازده : چیکار میکنی اینجا ؟
میخواره : می میزنم
شازده : می میزنی که چی بشه ؟
میخواره : می میزنم چون سر شکسته ام
شازده : سرشکستگی از چی ؟
میخواره : سرشکستگی از میخوارگیم رو ...

ما انسانها چنینیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد