من تا آمدنت چشم به راحت هستم
با دیدن جای خالی نگاهت مستم
زنده ام با یاد آنروز که با هم بودیم
من به آنروز که بیایی چشم امید بستم
یاد آنروز که غم غصه ز من می راندی
بهر یک لبخند من شعر امید می خواندی
قدر آن لحظات را وقت وداع فهمیدم
ولی ای کاش همیشه پیش من می ماندی
روز در یادم وشبها تو به خوابم هستی
من که تا آمدنت چشم به راهت هستم
خوشم اومد که نسبت به علاقه قلبیت خلافه اکثریتی که می بینم مثبت نوشتی
همون امید = ساورینا که نوشتی صحیح نوشتی
بهم سر بزن